آموزش بازیگری از طریق اینترنت ... ( بخش اول ) آماده سازی

 

 

                ( چند متن و طرح برای اتود )

 

دوستان گرامی بنا به درخواستهای تعدادی از شما گرامیان چندین طرح و اتود نمایشی را که به صورت تک گویی ( مونولوگ ) یا به صورت اجراهای دسته جمعی و همچنین چندین طرح که به صورتهای درونی و حسی میباشد را برای شما در اینجا گرد آورده ایم ...

شما دوستان گرامی علاقمند به بازیگری میتوانید از روی این طرح ها و اتودها تمرین کرده و گامی رو به جلو بردارید .

در این بخش فقط و فقط آماده سازی شما دوستان عزیز شرط است ...

 

در زیر یک متن موجود میباشد که شما میتوانید آن را با لحنها و حتی لهجه های متفاوت بیان کنید :

 

در شهر هرات امیر خلیل نام دلاوری بود که در تمام خاک خراسان و هرات سرآمد بود و همه پهلوانان او را محترم میشمردند او را داعیه شد با مفرد که از دلاوران درگاه سلطان حسین میرزا بود جنگ چوب کند . پیش سلطان آمد وقتی که مفرد نبود و گفت مرا داعیه آن است که با مرفد شما جنگ کنم . میرزا خندان شدند و گفتند ما را مرفدی نیست مفردی است اگر جنگ کنید شما میدانید ناگاه مفرد پیدا شد ، میرزا فرمود که جناب سیدزاده میر خلیل را با تو داعیه جنگ است چی میگویی؟ گفت : با آل علی هر که در افتاد ورافتاد ، مرا چه حد آنکه حتی با سگان آن آستان جنگ کنم ؟ میر خلیل گفت : ای قلندر مهمل نگوی و بهانه مجوی اگر خواهی وگرنه من با تو جنگ میکنم. مفرد گفت : ای سید زاده آن مقدار که خواهید چوب بر سر و دیده من زنید تا غایتی که مانده شوی یا خشم شما فرو نشیند من با خود شما جنگ نمیکنم این بگفت و از مجلس میرزا هر دو بیرون آمدند در بیرون باغ امیر خلیل با کسان خود هجوم نمود مفرد را در میانه گرفتند و هجده زخم کارد و خنجر بر وی رسانیدند ، خبر به میرزا رسید که جنگ مقرر شده است و در وقت جنگ میر خلیل بی خودانه غریب ده چوب بر سر مفرد انداخت ، همه را رد کرد مفرد نیز چوب خود را حواله سر میرخلیل کرد وی چوب خود را سپر گردانید ، میر خلیل به زانو نشست و همه خلایق مکدر شدند .

 

 همچنین  این متن نیز کمک بزرگی برای فن بیان شما دوستان است  

 

دیروز چهل ساله شدم ، عمری ازم گذشته نه ؟ تو مترو مردی به طرفم اومد و گفت : منو میشناسی ؟ من مدتهاست شما رو میشناسم همه میگن سالهای جوونی قشنگتر از حالا بودی . ولی من این چهره شکسته رو بیشتر از چهره جوونیتون دوست دارم . چهره شکسته ! شکسته شدم نه ؟    میترسم ! چین و چروکها دارن بیشتر میشن . از هجده سالگی افتادم تو دام الکل ، کاری که الکل با من کرد طبیعت و روزگار و خدا هم با من نکرد ، قصد کشتنمو داشت ، آره کشتن ! اما تیره بختی از سی سالگی به بعد شروع شد ، زمینا افتاد تو کویر داداشم ذات الریه گرفت و مرد مادرم مجبور بود شبا با تفنگ نگهبانی بده . آخه میدونی ما تو محله هارلم زندگی میکنیم تو قلب سیاه پوستای آدمکش ، اونا واسه یه دلار آدم میکشن . دیشب جسد همسایه بالایی رو انداخته بودن در خونه ما . کلاه شاپو به من میاد    نه ؟ اشکالی داره کلاه و کراواتم قرمز باشه ؟

 چند تمرین حسی و بازی :

 

فرض میکنیم که در خیابان داریم قدم میزنیم و خیلی متفکر و کمی ناراحت هستیم ناگهان جلوی پایمان یک پرنده مجروح فرضی را میبینیم ، رفتارمان با آن پرنده مجروح چیست ؟ بعد از مدتی روبروی خیابان یک پسر بچه شیطان را میبینیم که یک تیرکمان در دست دارد و با آن تیر کمان این پرنده را زخمی کرده است و حالا در آسمان دنبال یک پرنده دیگر میگردد تا آن را هم نشانه برود رفتارمان با این پسر بچه چیست ؟ اگر این پسر بچه با تیرکمانش سر ما را نشانه برود رفتارمان چه خواهد بود ؟

در یک پارک خوش آب و هوا و در یک هوای دل انگیز مشغول راه رفتن و ورزش و نرمش و لذت بردن از طبیعت هستیم چند بار با دهانمان نفس عمیق میکشیم ، پارک نسبتا شلوغ است در همین حین ناگهان یک پشه خاکی به دهانمان میرود ، در حال خفه شدن هستیم و سرفه های وحشتناک میکنیم و سعی داریم با دستمان این پشه خیالی را از دهانمان بیرون بیاوریم بعد از بیرون آوردن پشه رفتارمان با آن پشه که باعث آبروریزی ما جلوی مردم شده است چه خواهد بود ؟

در خیابان در حال راه رفتن هستیم و از جایی اوقاتمان خیلی تلخ است و کلافه هستیم برادر کوچکترمان یک مارمولک و یا جانوری را که ما از آن وحشت داریم سر شانه ما میگذارد و آن را به ما نشانه میدهد در آن لحظه :

1.    چه حالی به ما دست میدهد ؟

2.    رفتارمان با برادرمان چگونه خواهد بود ؟

3.    برادرمان را توصیف کنیم .

فرض میکنیم میوه ای مثل موز را دوست داریم و شخصی که با آن خیلی رودربایستی داریم مثلا پدربزرگمان یک موزرا به ما میدهد تا بخوریم ما موز را پوست کنده و میخوریم متوجه میشویم یک کرم بزرگ در دهانمان است ، پدربزرگ ما در حال خنده است حالا :

1.    چگونه موز را پوست میکنیم ؟

2.    چگونه موز را گاز میزنیم ؟

3.    وقتی متوجه وجودکرم در دهانمان میشویم چه حالی داریم ؟

4.    حالات خنده و شکل پدربزرگ را چگونه توصیف میکنیم ؟

 

خواهر ما به ما زنگ میزند بعد از کمی تعلل خبر مرگ مادرمان را به ما میدهد در آن لحظه رفتار ما چه خواهد بود ؟

 

از درب منزلمان داخل حیاط میشویم ناگهان جسد فرزندمان را میبینیم که روی آب شناور است در آن لحظه چه خواهیم کرد ؟

 

حتما باید در کنکور قبول شویم چون برایمان خیلی اهمیت دارد بعد از چهار سال که در کنکور شرکت کردیم و شکست خوردیم امسال منتظر نتایج کنکورمان هستیم شخصی به ما زنگ میزند و خبر قبولیمان را به ما میدهد رفتار ما در آن لحظه چه خواهد بود ؟

 

در یک حمله نظامی همه افراد خانواده مان را از دست میدهیم و فقط خودمان زنده میمانیم همه جا را خاک و دود فرا گرفته است از مال دنیا فقط برای ما یک ساعت مچی باقی مانده است که یادگار کلیه افراد خانواده میباشد با آن ساعت چگونه درد دل میکنیم و حرف میزنیم ؟

 

فرض میکنیم جلاد یک پادشاه ظالم هستیم این پادشاه به ما دستور داده که یکی از پیامبران خدا را گردن بزنیم در آن لحظه چه خواهیم کرد ؟ آیا پیامبر خدا را گردن خواهیم زد و عذاب دنیا را برای خودمان خواهیم خرید ؟ اگر پیامبر را گردن نزنیم مارا خواهند کشت؟ چه خواهیم کرد ؟

 

اتودهای فی البداهه و چند نفره

 

به صورت فی البداهه در یک برنامه طنز نقش یک آشپز را باید بازی کنیم که میخواهد در یک برنامه آشپزی غذای ساده ای مثل نیمرو را آموزش بدهد .

 

 دوستان گرامی این آموزش در ۵۰۰ بخش به پایان خواهد رسید تمامی تمرینات بالا فقط و فقط برای آماده سازی شما عزیزان بود بزودی با بخش دوم این آموزش در خدمت شما خواهیم بود همچنین چند کتاب معتبر آموزش بازیگری را نیز در بخش بعد به شما معرفی خواهیم نمود

 

معرفی معتبرترین آموزشگاههای سینمایی کشور ...

دوستان گرامی :

به دلیل اینکه مدت مدیدی است که عده ای فرصت طلب و سودجو از طریق جراید کثیر الانتشار اقدام به تبلیغ برای کلاسهای بازیگری میکنند و تنها هدفشان در این رابطه خالی کردن جیب دوستداران سینما میباشد و با وعده های واهی و پوچ و توخالی سر جوانان را به اصطلاح کلاه میگذارند مدیریت این وبلاگ سینمایی به دلیل وظیفه انسانی و اجتماعی و هنری خود تصمیم گرفت که فهرست یکایک موسسات معتبر آموزشی که تا کنون هنرجویان زیادی از آنجا وارد عرصه های حرفه ای بازیگری شده اند را به شما هنردوستان معرفی نماید .

جالب است بدانید مهمترین نکته ای که هیچیک از هنرجویان هنگام ثبت نام به آن توجه نمیکنند این است که از مسئولان آن آموزشگاهها بپرسند که چه افرادی از این موسسه به مدارج عالی حرفه ای راه پیدا کرده اند ؟ و این مهمترین نکته است چون الآن تعداد کلاسهای آزاد بازیگری در سطح کشور بسیار بسیار افزایش یافته ولی فقط ۴-۵ تا از این کلاسها معتبر هستند و از آنجا افراد زیادی وارد عرصه حرفه ای سینما شده اند ...

کلاسهایی که بعضا در جرایدی مانند روزنامه همشهری تبلیغ مینمایند صرفا کلاهبردار هستند عده ای با درست کردن مدراک جعلی خود را نماینده آمریکا معرفی میکنند و میگویند که کلاسهایشان از آنجا تاییدیه دارد و عده ای دیگر با نام تعدادی بازیگران مشهور و نیمه مشهور میخواهند که سر جوانان را شیره مالیده و آنها را به دام بیندازند .

لیست کلاسهای معتبر آموزشی بدین شرح میباشد :

۱- موسسه فرهنگی و هنری کارنامه

مدیران آموزش : پرویز پرستویی و حبیب رضایی

دارای کلاسهای : بازیگری حرفه ای - فیلمنامه نویسی - فیلمسازی - تاریخ هنر - داستان نویسی - کارگاه تئاتر - نمایشنامه نویسی - تاریخ سینما - کارگاه شعر - فیلمبرداری و...

توضیحات کلاسها :

الف : بازیگری حرفه ای : مدت این دوره ویژه ۶ ماه بوده و کلاسهای آن در روزهای شنبه و دوشنبه از ساعت ۱۱ صبح الی ۲۰ شب به صورت یکسره برگزار میشود که این در نوع خود بسیار بسیار بینظیر است . در این کلاسها بازیگری - فن بیان - حرکت و بدن و... تدریس میشود و شهریه آن فقط و فقط ۱ میلیون تومان میباشد . هنرجویان پس از پایان دوره به عضویت گروه نمایش موسسه درآمده و همچنین به پروژه های سینمایی و تلویزیونی حرفه ای معرفی میشوند . اساتید این دوره را بزرگانی چون : رویا تیموریان - مهتاب نصیرپور - محمد رحمانیان - مسعود رایگان - هدایت هاشمی - پایم دهکردی - پارسا پیروزفر - بهرام دهقان و... تشکیل میدهند .

ب: فیلمنامه نویسی : مدت این دوره فقط ۳ ماهه بوده و شهریه آن فقط ۴۰۰ هزار تومان میباشد . استاد این دوره کارگردان و نویسنده بزرگ سینمای ایران جناب آقای ناصر تقوایی میباشد .

ج : کارگاه فیلمسازی : این دوره برای هر هنرجو به صورت خصوصی برگزار میشود و ۱۲ جلسه میباشد در این دوره بزرگترین فیلمساز سینمای ایران استاد عباس کیارستمی اصول فیلمسازی را به هنرجویانش آموزش میدهد . شهریه این دوره بسیار ویژه فقط و فقط ۵۰۰ هزار تومان میباشد .

برای ثبت نام در این کلاسهای ویژه و همچنین دریافت اطلاعات بیشتر راجع به این کلاسها و همچنین دوره های دیگر با این موسسه معتبر سینمایی تماس حاصل فرمایید .

آدرس : خیابان شریعتی - خیابان ظفر - بین نفت و مدرس - خیابان فرید افشار - کوچه نور - پلاک ۳۴ - موسسه فرهنگی و هنری کارنامه تلفن : ۲۲۲۷۳۹۱۷ و ۲۲۲۷۳۹۱۸

 

۲- کلاسهای آزاد بازیگری استاد امین تارخ

استاد امین تارخ اولین شخصی بود که در ایران مجوز تاسیس کلاسهای آموزش بازیگری را دریافت کرد و از سالها پیش در کلاسهای ویژه خود به تربیت بازیگران موفق سینمای ایران میپردازد . در طول این سالها بسیار بسیار بازیگران موفقی از کلاسهای این استاد ارجمند به مدارج عالی سینمایی راه پیدا کرده اند که نام یکایک آنها را میتوانید شخصا پس از تماس با استاد تارخ از خود ایشان سوال فرمایید .

استاد امین تارخ به شما تضمین ورود به دنیای موفق سینما را میدهند .

برای اطلاعات بیشتر در رابطه با برگزاری کلاسهای ایشان با شماره تلفن کارگاه آزاد بازیگری استاد امین تارخ تماس حاصل فرمایید .

تلفن تماس : ۸۸۰۲۶۹۴۷ و ۸۸۰۲۶۹۶۲

* توضیح : به دلیل اطلاع نداشتن دقیق در مورد شهریه این کلاسها شهریه در وبلاگ ذکر نشد و همچنین به دلیل حفظ اعتبار و درجه هنری این هنرمند ارزنده شماره تلفن همراه ایشان نیز در وبلاگ ذکر نگردید .

 

۳- کانون سینماگران جوان :

کانون سینماگران جوان با امتیاز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، یکی از با سابقه ترین ،معتبر ترین و موفق ترین مراکز آموزش سینمایی کشور است که در مدت فعالیت خود نقش بسزایی در معرفی استعدادهای جوان به سینما و تلویزیون کشور داشته است.

مديريت كانون سينماگران جوان همواره بر حفظ و ارتقا سطح آموزشي كانون اهتمام جدي داشته و با جذب و دعوت از اساتيد دانشگاه و سينماگران برجسته و صاحب نام كشورمان سعي بر ارتقا كيفي آموزش دارد . اساتیدی چون : سیما تیرانداز - ناصر هاشمی - گلاب آدینه - گوهر خیراندیش و بسیاری دیگر به تناوب در این موسسه به هنرجویان علاقمند آموزش میدهند ...

برای ارتباط بیشتر با این موسسه عالی سینمایی میتوانید از طرق ذیل اقدام فرمایید :

تلفن : ۸۸۷۱۴۳۶۳ و ۸۸۷۱۴۳۶۴

آدرس : خیابان احمد قیصر ( بخارست ) - کوچه نهم - کانون سینماگران جوان

آدرس اینترنت : www.kanooncj.ir

لازم به ذکر است تا کنون بازیگران بیشماری از جمله نیوشا ضیغمی از طریق آموزش در کانون سینماگران جوان به مدارج عالی حرفه ای سینما راه پیدا نموده اند .

 

۴-  کلاسهای آزاد بازیگری استاد حمید سمندریان :

نام استاد حمید سمندریان بی شک برای همگان یک اعتبار را تداعی مینماید . این استاد بزرگ و مسلم تئاتر ایران از اولین پیشگامانی بود که در ایران کلاسهای بازیگری را دائر نمود . نکته جالب در مورد کلاسهای بازیگری ایشان وفور هنرجویانی است که پس از دیدن دوره در کلاسهای ایشان به مدارج عالی و حرفه ای سینما راه پیدا نموده اند .

هنرمندانی چون : امیر جعفری - ریما رامین فر - یوسف تیموری - نگار فروزنده - محمدرضا فروتن - پارسا پیروزفر و بسیاری دیگر از این دست هستند ...

با تماس با کلاسهای این استاد ارزنده میتوانید در مورد هنرجویان حرفه ای این استاد و همچنین دیگر شرایط کلاسهای ایشان بیشتر و بهتر بدانید .

لازم به ذکر است اساتیدی چون : مهدی فخیم زاده - اسماعیل شنگله - هما روستا و... در این کلاسها به شما درس خواهند داد .

تلفن تماس : ۸۸۴۰۸۲۲۸

۵- کلاس آموزش گریم استاد مهری شیرازی

استاد مهری شیرازی بی شک یکی از پرتوان ترین گریموران سینما و تلویزیون ایران است و تا کنون در بسیاری از فیلمها و سریالهای تلویزیونی به عنوان مجری گریم حضور داشته است .

برای تماس با ایشان میتوانید به سایت اینترنتی ایشان که در قسمت پیوندهای این وبلاگ سینمایی درج شده است مراجعه فرمایید .

 

دوستان گرامی این پست مربوط به آذرماه سال ۱۳۸۶ میباشد بزرگترین وبلاگ سینمایی ایران جدیدا مقاله ای منتشر کرده که از تمامی شما مشتاقان سینما دعوت میشود تا ریز به ریز این مقاله را مطالعه نمایید . این مقاله مربوط به آبان ماه سال ۱۳۸۸ است .

جوانان ، عشق به سینما ، .... کلاهبرداری و یک

 عمر تباهی و یأس و دیگر هیچ !!!

 

بزرگترین وبلاگ سینمایی ایران از آغاز فعالیتش تا کنون بارها و بارها در مطالب و مقالات مختلفی که منتشر کرده است در مورد حضور در دنیای خوش رنگ و لعاب هنر سینما به ویژه دنیای بازیگری به جوانان هشدار داده است ...

اما به رغم تمامی این هشدارهای جدی متاسفانه هنوز که هنوز است شاهد و ناظر هستیم که تعداد کثیری از هم میهنانمان که در شوق و شور ورود به دنیای هنر میسوزند و میسازند و فریب این مار خوش خط و خال را خورده و به مصداق مثال معروفی که همه ما از کودکی تا کنون شنیده ایم که میگویند آواز دهل از دور شنیدن خوش است ، فکر میکنند که ورود به عرصه سینما و تلویزیون و یا حتی تئاتر ساده است و فقط با ثبت نام کردن در یک کلاس بازیگری که امروزه مثل قارچ سمی سر از اینجا و آنجا درآورده است میتوانند وارد این عرصه شوند ، اما افسوس و دو صد افسوس که اینگونه نیست ...

از تمامی مشتاقان ورود به دنیای بازیگری خواهشمندیم که مطالب زیر را ریز به ریز و به دقت مطالعه فرمایند :

در سالهای اخیر علاقه شدیدی در میان جوانان جامعه و بعضا در میان میانسالان و یا حتی سالمندان برای حضور در عرصه بازیگری و گرفتن یک نقش هرچند کوتاه در یک فیلم یا سریال به چشم میخورد این امر مهم باعث شده که عده ای شیاد و سوء استفاده گر با شیوه های تبلیغاتی جدید آگهی هایی در بعضی از روزنامه های کثیر الانتشار مبنی بر آموزش بازیگری یا حتی فراخوان بازیگر و یا استخدام بازیگر چاپ و منتشر نمایند ...

آگهی هایی که همگی پوچ ، بی اساس و سراسر ریا میباشند ...

به عنوان مثال شما اگر نگاهی به آگهی های سالهای قبل نیازمندیهای روزنامه همشهری بیندازید تعداد محدودی آگهی تحت عنوان کلاسهای بازیگری به چشم میخورد اما در سالهای اخیر به دلیل افزایش تقاضای مردم آگهی هایی از قبیل : استخدام بازیگر و یا امور سینمایی هم به این گونه نیازمندیها اضافه شده است ...

متاسفانه از میان جوامع و صنوف سینمایی هم اطلاع رسانی دقیقی به این قبیل افراد که عاشقانه میخواهند بازیگر شوند داده نمیشود و به همین دلیل آنها در گمراهی مطلق خود میمانند ...

براستی آیا تا به حال دیده شده که به جز عده محدودی انگشت شمار از کلاسهای بازیگری به جایگاهی رسیده باشند ؟

مافیای سینمای ایران به هیچ عنوان اجازه این را نمیدهد که شخصی بتواند از طریق کلاسهای بازیگری وارد این عرصه شود ... ولو اینکه از فیزیک بدنی مناسب ، چهره ای تجاری و... هم برخوردار باشد باز هم نیمتواند وارد این عرصه شود ...

در سینمای ایران رابطه جای ضابطه را گرفته است به قول عامیانه : پول ، پارتی ، پررویی ، پدر و مادر و... میتواند تا حدودی ضامن حضور موفق در عرصه سینما شود اما کسی از طریق کلاسهای بازیگری به هیچ کجا نخواهد رسید ...

براستی تا کنون آیا کمی اندیشیده اید که بازیگران بزرگ سینما و تلویزیون و تئاتر ایران چه قدیمی ترها و چه جدیدها هیچکدام از طریق کلاس بازیگری به جای نرسیده اند ؟

ورود به دنیای بازیگری فقط با شانس ، رابطه و چند اصل دیگر میسر است و لاغیر ، کلاسهای بازیگری فقط منبعی هستند برای پر کردن جیب عده ای سود جو و سوء استفاده طلب ...

شما تا کنون فکر کرده اید که بازیگران بزرگ سینمای ایران هیچیک از طریق آموزش هنر و یا کلاس بازیگری به جایی نرسیده اند و تنها به واسطه داشتن شانس ، تحصیلات آکادمیک مرتبط و یا رابطه توانسته اند وارد سینما شوند ؟

در زیر لیست بازیگران نامداری را می آوریم که به هیچ عنوان از طریق کلاس بازیگر نشده اند بلکه شما خواننده گرامی متوجه شوی که ورود به سینما از طریق کلاس بازیگری میسر نیست مگر با داشتن روابطی که در بالا عرض شد ... و یا داشتن پول هنگفتی برای خریدن نقش !!!

هدیه تهرانی – گلشیفته فراهانی – شیلا خداداد– امین حیایی – محمدرضا گلزار – نیلوفر خوش خلق – پگاه آهنگرانی – مهناز افشار – ارژنگ امیرفضلی – بهاره رهنما – شقایق دهقان – حسام نواب صفوی – ساعد هدایتی – الهام چرخنده– سعید پیردوست – پارسا پیروزفر – پروین قائم مقامی – مریم امیرجلالی – حمید لولایی – احمد پورمخبر – حمیده خیرآبادی – رضا داوودنژاد – بهمن دان – اصغر سمسار زاده – مهران رجبی – ملکه رنجبر – بهزاد رحیم خانی – شهربانو موسوی – رامبد شکر آبی – شقایق فراهانی – محمدرضا فروتن – مهران مدیری و....

این بازیگران نامی و مشهوری که نامشان را در لیست بالا آوردیم بنا به استناد به فرهنگ بازیگران سینمای ایران هیچکدامشان تحصیلات مرتبط با بازیگری نداشته و ندارند و به واسطه داشتن شانس یا معرف و یا هر چیز دیگری توانسته اند به سینما راه پیدا کنند ...

لازم به ذکر است که این لیست بالا تنها مشتی از خروار است این اطمینان را به شما میدهیم که به جز تعداد قلیلی که به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسند توانسته اند از طریق کلاسهای بازیگری راه ورودی به دنیای سینما پیدا کنند ...

از نمونه بازیگرانی که توانسته اند از طریق کلاسهای بازیگری راهی به دنیای سینما پیدا کنند میتوان از : امیر جعفری – نگار فروزنده – بهرام رادان – مریم بوبانی و... نام برد که به جرات تعدادشان به انگشتان یک دست هم نمیرسد ...

در ضمن اگر این بازیگران هم توانسته اند از طریق این کلاسها راه ورودی به دنیای بازیگری پیدا کنند به چند دلیل بوده است :

اولین دلیل اینکه آنها در کلاسهای بسیار بسیار معتبر و زیر نظر اساتید بزرگی همچون : حمید سمندریان و امین تارخ ثبت نام کرده اند ، دومین دلیل داشتن چهره و فیزیک مناسب ، سومین دلیل اعتماد کارگردان ، چهارمین دلیل داشتن شانس و... بوده است ...

همانگونه که گفتیم ثبت نام در یک کلاس بازیگری به هیچ وجه متضمن ورود به دنیای سینما و تلویزیون و تئاتر نیست ...

راههای ورود به این رشته : شانس ، داشتن رابطه ( پارتی ) ، پدر و مادر و... است ...

تا وقتی که ما داریم با چشمان خود مشاهده میکنیم که عده بیشماری از بازیگران امروز سینما و تلویزیون و تئاتر ایران از طریق خانواده های درجه اولشان وارد این عرصه میشوند دیگر چه نیازی به این تفاسیر است ؟

مثلا مهراوه شریفی نیا و ملیکا شریفی نیا دختران آزیتا حاجیان و محمدرضا شریفی نیا به چه طریقی توانسته اند وارد عرصه حرفه ای بازیگری در سینما و تلویزیون و تئاتر ایران بشوند ؟ مگر نه اینکه از طریق روابط پدر و مادرشان ... یک نگاه کوتاه به آثار این چنین بازیگرانی که فقط توانسته اند از طریق مادر و پدرشان وارد این عرصه بشوند این مدعا را تایید میکند ... گلشیفته فراهانی و یا شقایق فراهانی چگونه وارد سینما شده اند ؟ مگر نه اینکه آنها فرزندان بهزاد فراهانی بازیگر معروف ایران و همسرش فهیمه رحیم نیا بازیگر مطرح تئاتر ایران هستند ؟ امثال باران کوثری چگونه توانستند به سینمای ایران راه یابند ؟ فقط از طریق اینکه پدری تهیه کننده و مادری کارگردان داشتند که او را چند سال پروراندند و در همه آثارشان به او نقشهای کلیدی دادند و او را مطرح نمودند ... سپند امیر سلیمانی و یا کمند امیرسلیمانی چگونه توانستند وارد عرصه هنر شوند جواب این سوال هم واضح و روشن است فقط از طریق پدرشان سعید امیرسلیمانی ! نمونه دیگر این ادعای ما را خانواده معروف ارجمند تکمیل میکنند مگر نه اینکه در خانواده ارجمند فقط از طریق انوشیروان ارجمند و داریوش ارجمند الآن همه بازیگر شده اند ؟ برزو ارجمند ، امیریل ارجمند ، بهار ارجمند و... ! مگر گلاب آدینه و مهدی هاشمی فرزند خود نورا هاشمی را به عنوان بازیگر مطرح نکردند ؟ مگر ماهچهره خلیلی بازیگر سینما به واسطه اینکه مادربزرگش مرحومه استاد پروین سلیمانی روزی از پرکارترین بازیگران زن سینمای ایران بود وارد این عرصه نشد ؟ مگر فتحعلی اویسی فرزند خود را بازیگر نکرد ؟ گواه دیگر این مدعا خانواده بنفشه خواه هستند مگر به واسطه حضور رضا بنفشه خواه فرزندش بیژن بنفشه خواه و برادرش محمود بنفشه خواه وارد عرصه بازیگری نشدند ؟ بهاره رهنما هم یکی از افرادی است که به تازگی دارد تمام خانواده اش را به دنیای خوش خط و خال بازیگری فرا میخواند مادرش را با خود به فیلمها و سریالهای تلویزیونی تحمیل میکند مگر نه اینکه مادر بهاره رهنما ( پروین قائم مقامی ) به واسطه حضور دخترش در سریال مرد هزار چهره به کارگردانی مهران مدیری توانست نقش بلندی را ایفا نماید ؟ مگر نه اینکه بهاره رهنما دخترش پریا قاسم خانی را با خود به همه سریالهای تلویزیونی برده و به او نقش میدهد ؟ حتی جاری بهاره رهنما خانم شقایق دهقان به واسطه او بود که توانست وارد این عرصه شود !  آیا ما با چشمان خود ندیدیم که آتیلا پسیانی دخترش ستاره پسیانی را وارد عرصه بازیگری کرد همینطور در مورد خود آقای پسیانی هم شاهد بودیم که به واسطه حضور حرفه ای مادر مرحومش ( جمیله شیخی ) توانست در سینما مطرح شود ... مگر امیر جعفری برادر زاده خود علیرضا جعفری و همسرش ریما رامین فر را وارد حرفه بازیگری نکرد ؟ لیلی رشیدی به واسطه حضور کس دیگری وارد سینما شد یا به واسطه حضور پدرش داوود رشیدی و خاله اش مرضیه برومند ؟ مگر مونا و مارال فرجاد به جز اینکه پدرشان جلیل فرجاد آنها را به سینما و تلویزیون معرفی کرد راه دیگری هم برای ورود به دنیای بازیگری داشتند ؟ مگر السا و الناز فیروز آذر خواهر زاده های تهمینه میلانی از طریق خاله شان وارد سینما نشدند ؟ البته نه اینکه الآن اینگونه باشد این روند ناپسند در سالهای قبل از انقلاب هم در سینمای ایران جریان داشت به عنوان مثال مرحوم جهانگیر فروهر بازیگر معروف سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی آن سالها به واسطه حضورش در سینما همسرش فرنگیس فروهر و دخترش لیلا فروهر را نیز به جرگه هنرمندان سینما کشاند ... یا مثلا مهران مدیری کارگردان و بازیگر موفق کشورمان به چه طریقی توانست به تلویزیون راه پیدا کند تنها از طریق دایی مرحومش منوچهر نوذری طنز پرداز موفق سینما و تلویزیون و رادیو ایران که فرزندش ایرج نوذری را هم به جرگه هنرمندان وصل کرد !!!

این قصه سر درازی دارد ...

اگر بخواهیم پیگیر آن بشویم باید طومار بزرگی بنویسیم که میشود مثنوی هفتاد من کاغذ !

اما این نکات در اینجا باید به علاقمندان ورود به دنیای بازیگری بفهماند که کلاسهای بازیگری هیچگونه برای ورود آنها به این عرصه مثمر ثمر نخواهد بود ... کلاسهای بازیگری امروزه که مثل قارچ سمی سر از اینجا و آنجا در می آورند فقط برای خالی کردن جیب هنرجویان است و بس !

شاید بتوان فقط به تعداد انگشتان دست بازیگرانی را نام برد که به واسطه حضورشان در کلاسهای معتبر بازیگری توانستند وارد این عرصه شوند ...

بازیگرانی مثل شهرام قائدی ، مریم بوبانی ، ترانه علیدوستی ، غزاله جزایری و ... از کلاسهای آزاد بازیگری استاد امین تارخ .

بازیگرانی مثل امیر جعفری ، نگار فروزنده ، یوسف تیموری و... از کلاسهای آزاد استاد حمید سمندریان

بازیگری مثل نیوشا ضیغمی از کلاس کانون سینماگران جوان

بازیگری مثل بهرام رادان از کلاسهای آموزش بازیگر هیوا فیلم تهران

والسلام

تنها نگاه کوچکی به این آمار کم نشان میدهد که حضور در کلاسهای بازیگری برای مشتاقان سینما مثمر ثمر نیست و نخواهد بود ...

در کلاسهای بازیگری حداقل سالیانه 4 ترم برگزار میشود و در هر ترم حداقل 30 هنرجو ثبت نام میکنند و اگر با یک حساب سرانگشتی تعداد کلاسهای بازیگری را فقط در استان تهران 100 عدد قلمداد کنیم متوجه میشویم که سالیانه 12000 نفر ( دوازده هزار نفر ) در کلاسهای بازیگری ثبت نام به عمل می آورند و اگر میخواستند همه وارد سینما شوند الآن تمام ملت ایران بازیگر سینما بودند !!!

تازه این فقط در عالم کلاسهای آزاد بازیگری است اگر نگاهی کوچک به خیل عظیم دانشجویان که در دانشگاههای مختلف مشغول تحصیل در رشته های مرتبط سینما از جمله بازیگری هستند آمار ما سالی بیش از 50 هزار نفر را نشان خواهد داد که فارغ التحصیل رشته بازیگری میشوند اما بازار کاری برایشان وجود ندارد ...

باز هم موکدا تاکید میکنیم که کلاسهای آموزش بازیگری به غیر تعداد انگشت شماری مثل کلاسهای استاد امین تارخ – موسسه سینمایی کارنامه – کلاسهای استاد حمید سمندریان – کانون سینماگران جوان – کلاسهای خصوصی استاد فاطمه معتمدآریا و یکی دو جای دیگر مابقی همه به مفت هم نمی ارزند ...

همانطوری که گفته شد سینما فقط رابطه است و با رابطه میتوان وارد آن شد آن رابط هم باید یا پول باشد یا پارتی یا پدر و مادر و خاله و عمه و عمو و دایی و.. و یا روابط دیگر !!!

بازيگري از جمله هنرهايي است که به دليل جذابيت هاي ظاهري چون جلوه گري و شهرت، بيش از ساير رشته هاي سينمايي متقاضي پر و پا قرص دارد و در طول سال هاي سال شنيده و ديده ايم که برخي از اين علاقه مندان با شيوه هاي مختلف وارد سينما و بعضا هم به چهره هاي ماندگار سينماي ايران تبديل شده اند؛ اما نکته قابل توجه نحوه ورود به سينماست که به طور معمول بيشتر افراد براساس رابطه، بازيگر شده اند؛ اما در چند سال اخير کارگاه آموزش سينما در کنار رشته تخصصي سينما در دانشگاه ها فعاليت جدي خود را آغاز کرده و در حوزه هاي مختلف سينمايي از جمله بازيگري نيز فعال هستند و بسياري از افراد به عنوان بازيگر از اين آموزشگاه ها فارغ التحصيل شده اند؛ اما اگر نگاهي دقيق به بازده اين آموزشگاه ها داشته باشيم، بخوبي متوجه مي شويم که بازده کارگاه هاي آموزشي بازيگري بويژه در دو سه سال اخير بسيار کم شده و کمتر شاهد فعاليت مستمر بازيگراني هستيم که از کارگاه آزاد بازيگري بيرون آمده و مشغول کار هستند؛ برهمين اساس سراغ برخي از هنرمندان رفته ايم که به نوعي دست اندرکار برپايي کارگاه هاي آموزش بازيگري هستند يا کارگردان هايي که از اين کارگاه ها افرادي را به عنوان بازيگر انتخاب کرده اند تا از کم و کيف و کارکرد کارگاه هاي آزاد آموزش بازيگري جويا شويم. ناگفته نماند بسياري از افرادي که باني تشکيل اين کارگاه ها بودند از حضور در اين گزارش پرهيز کردند و معتقد بودند به آنچه از تشکيل اين کارگاه ها مي خواستند رسيده اند و نيازي به بحث هاي چالشي از اين دست نيست. حميد سمندريان، مدير يکي از آموزشگاه هاي آزاد سينمايي معتقد است موفقيت يا عدم موفقيت يک فرد در انتخاب حرفه بازيگري در مرحله اول به خود شخص بستگي دارد و کلاس هاي آموزش بازيگري، کارگاه ساخت و پرورش بازيگر نيست؛ او يکي از مسائل عمده گرايش افرد به هنر بازيگري را جذابيت هاي ظاهري دانست و گفت: ملاک انتخاب افراد براي حضور در کارگاه هاي آزاد بازيگري غلط است؛ به اين معنا که در مرحله اول بنا بر جذابيت هاي ظاهري که در اين حرفه وجود دارد و البته با پيش فرض هاي ذهني که از سوپراستارهاي سينما دارند؛ بدون کوچکترين شناخت و علاقه واقعي به هنر بازيگري رو مي آورند و هدف اغلب آنها هم از حضور در کارگاه هاي بازيگري ستاره شدن در سينماست و مشکل از همين طرز تفکر ناشي مي شود و نگاه غالب اين افراد تبديل شدن به سوپر استار در سينماست نه يک بازيگر قابل و باسواد در هنرهاي نمايشي اعم از سينما يا تئاتر و نکته جالب تر اين که با چنين تصوري از بازيگري به کارگاه آموزش آزاد بازيگري مراجعه مي کنند و مي خواهند يک شبه هنرپيشه شوند. در واقع اين افراد گمان مي کنند اگر چهره زيبا يا خاص دارند به درد اين حرفه مي خورند؛ اما مساله اين است که زيبايي ظاهري تنها بخش ناچيزي از موارد لازم براي بازيگر شدن است، در حالي که آشنايي با هنر بازيگري و تکنيک هاي عملي شرط لازم بازيگر شدن است و اگر افراد استعداد داشته باشند با کمک اين تکنيک ها در آموزشگاه ها پرورش مي يابند. اما مهدي فخيم زاده، کارگرداني که در اغلب مجموعه هاي تلويزيوني از هنرجویان بازيگري در کارگاه آموزش بازيگري خود استفاده مي کند ليلا برخورداري در مجموعه تلويزيوني خواب و بيدار و يا انوشيروان فاطمي در بي صدا فرياد کن نمونه هاي عيني آن هستند درباره کارکرد آموزشگاه آزاد بازيگري مي گويد: تحصيلات آکادميک براي حضور در حرفه بازيگري يا هر رشته هنري لازم و ضروري است، اما شرط کافي نيست، کما اين که بسياري از بازيگران خوب ايراني از تحصيلات آکادميک بي بهره اند اما بازيگران قابلي از آب درآمدند و به نظر من آموزش بازيگري امري غيرقابل انکار در سينما است؛ اما مساله اي که در هنر بازيگري وجود دارد اين است که فرد في نفسه نمي داند براي بازيگر شدن ساخته شده است يا خير و تا آموزش نبيند، متوجه اين مطلب نمي شود. اين در حالي است که در ساير رشته هاي هنري مانند نقاشي، مجسمه سازي يا موسيقي به اين شکل نيست؛ مثلا اگر سازي مثل سنتور يا تار را به کسي تعارف کنند که بزند. او تکليفش روشن است ؛ يا دانش به صدا در آوردن اين ساز را دارد يا از اساس مي داند که دانش و تخصص به صدادرآوردن ساز را ندارد و تکليف او روشن است.اما از آنجا که سينما علاوه بر جلوه هاي هنري يک صنعت گران نيز محسوب مي شود؛ صحنه آزمون و خطا نيست و اين گونه نيست که فرد اول وارد سينما شود و بعد بتدريج حرفه بازيگري را آموزش ببيند. به همين دليل وجود کارگاه آموزش بازيگري راهي است براي محک زدن استعداد کساني که علاقه مند به بازيگري هستند. از سوي ديگر ممکن است اين شائبه به وجود آيد که برخي بازيگران براساس روابط وارد اين حرفه شده اند؛ اما نکته همين جاست چرا که مساله به اين سادگي نيست. اگر بر فرض کسي هم از راه پارتي و رابطه وارد اين حرفه شده باشد؛ ولي استعداد ذاتي بازي را نداشته باشد بنابر مقتضيات سينما و تلويزيون خواه ناخواه حذف مي شود؛ حتي اگر رابط اين راهيابي پدر يا مادر سينماگر باشد. بنابراين براي ورود به اين حرفه بايد آموزش ديد.اين کارگردان با اشاره به ويژگي کلاس هاي بازيگري گفت: زماني که افراد به اين کلاس هاي بازيگري مراجعه مي کنند، دو نکته را از نزديک درک مي کنند؛ اول اين که اگر ذاتا استعداد بازي را داشته باشند با تمرين ها و آموزش هاي مدرسان به مرور ابزارهاي موجود در اين حرفه را پيدا مي کنند و با استفاده از اين مهارت ها استعداد خود را شکوفا مي کنند. در غير اين صورت راه را به خطا رفته اند و خود خواسته بازيگري را کنار مي گذارند. ناهماهنگي بين عرضه و تقاضا حميد سمندريان در ادامه نظر اين کارگردان، پايين بودن درصد بازدهي آموزشگاه هاي بازيگري را ناهماهنگي بين عرضه و تقاضا دانست و گفت: بعضي از آموزشگاه هاي سينمايي صلاحيت تدريس و عرضه خدمات مناسب در اين رشته سينمايي را ندارند، اما به دلايل نامعلوم مجوز تاسيس اين کارگاه ها را دريافت مي کنند و با خيل بيشماري از اين متقاضيان روبه رو مي شوند که با انواع و اقسام ترفندها آنها را جذب آموزشگاه ها مي کنند و در نهايت هم چيزي عايد هنرجوي علاقه مند نمي شود و دست خالي و سرخورده راهي بازار کار مي شوند. خریداری شغل یا بازیگری يکي از نکات غيرقابل انکار در آموزشگاه هاي آزاد سينمايي بويژه بازيگري، وجود بازار کار است که يکي از بزرگترين سوئتفاهم ها ميان هنرجويان و صاحبان کارگاه محسوب مي شود. دراين زمينه کارگردان مجموعه تلويزيوني «بي صدا فرياد کن » گفت: اصولا وقتي حرفه اي متقاضي دارد انواع آموزشگاه هاي متناسب با موضوع هم مثل قارچ سبز مي شوند که قطعا در بين آنها ناخالصي ها و پارازيت هايي هم وجود دارد و حرفه بازيگري از اين قاعده مستثنائ نيست. افت بازيگري محسوس است رسول صدرعاملي، کارگرداني که عليدوستي را براي بازي در فيلم «من ترانه 15 سال دارم» از يکي از آموزشگاه هاي سينمايي انتخاب کرده معتقد است که طي 3 دهه گذشته کيفيت کار بازيگري در سينما و تلويزيون به شکل چشمگيري افت کرده است و اغلب بازيگران حاضر در حرفه نمايش در ارائه نقش هاي خود دچار تکرار شده اند؛ اين کارگردان در توضيح کيفيت کارگاه آموزش آزاد سينما بويژه در حوزه بازيگري گفت: در بخش خصوصي بجز چند آموزشگاه بازيگري که واقعا کار بلد هستند، بقيه صرفا به دليل انبوه متقاضيان براي ورود به حرفه بازيگري تاسيس شده اند و متاسفانه در اغلب اين کارگاه ها هم شاهد بوده ايم که با تکيه بر اسم يک هنرپيشه معروف در تبليغات، جوانان علاقه مند را جذب کلاس هايشان کرده اند و متاسفانه در بسياري موارد بازده هم نداشته است. در واقع اين کارگاه ها به نوعي بازار کاذب عرضه و تقاضا را به وجود آورده اند ولي در نهايت خروجي اين کلاس ها صفر است؛ از همين رو سينما و تلويزيون ما نه تنها در حوزه بازيگري بلکه در ساير رشته هاي فني مانند فيلمبرداري و يا صدابرداري دچار کمبود است و در واقع از داشته هاي 20 سال پيش خود استفاده مي کنيم و در اين 20 سال چيزي به داشته ها اضافه نکرده ايم مگر برحسب اتفاق. به اعتقاد من مسوول مستقيم به وجود آمدن چنين آشفته بازاري نهادهاي دولتي مانند معاونت امور سينمايي و صدا و سيما هستند که در طول تمام اين سالها مسوولان و مديران اين دو نهاد دولتي براي پاسخ به نياز مخاطب هيچ اقدام موثري مبني بر تشکيل آموزشگاه هاي بازيگري نکرده اند. وقتي آموزشگاه ها براساس بازار تقاضا تاسيس مي شوند، براي تبليغات و جذب مخاطب عنصر کارآفريني را نيز چاشني کار قرار مي دهند ولي اين که کارآفريني تا چه اندازه اي ميسر مي شود، بستگي به خود فرد دارد. يادم هست در يکي از کلاس هاي آموزش بازيگري، دکتري پيش من آمد و پرسيد که هزينه توليد يک فيلم سينمايي چقدر است. من گفتم مثلا 300ميليون تومان و وقتي جويا شدم براي چه اين سوال را مي کند، گفت که حاضر است اين مبلغ را بپردازد تا پسرش نقش اول يک فيلم را بازي کند. او در واقع مي خواست براي پسر خود شغل خريداري کند بنابراين طرح کارآفريني در اين حرفه از سوي موسسه ها کاملا منتفي است. حميد سمندريان، کارگردان تئاتر هم معتقد است که تبليغات دروغين براي کارآفريني تنها مختص به آموزشگاه هاي بازيگري نيست بلکه در تمام حرفه ها نيز وجود دارد. او در ادامه گفت: براي تغيير در اين سيستم بايد به صورت زيربنايي تغييراتي ايجاد کرد؛ چراکه فعاليت فرهنگي در هر زمينه اي مانند يک پازل به هم ريخته است که بايد تمام اجزا و عناصر آن را درست و با دقت در کنار هم قرار داد. از سوي ديگر اين نکته را بايد در نظر گرفت که برخي تهيه کننده هاي جريان ساز در سينما براي انتخاب بازيگران يک فيلم سراغ هنرجویان تعليم ديده در کارگاه هاي بازيگري نمي روند و براي جذب مخاطب و بازگشت سرمايه سوپراستارها را برمي گزينند و يا اگر کسي به هر قيمتي بخواهد بازيگر شود بايد هزينه هنگفتي بدهد تا مثلا در فيلم يا سريالي نقش درجه 3و 4را بگيرد و تازه اگر خودي نشان داد در سايه مجموعه يا فيلم هاي ديگر نيز بازي مي کند. در حالي که در گذشته چنين نبود، دستيار کارگردان با توجه به نقش و موضوع فيلم به آموزشگاه مراجعه مي کرد و کارشناسان با در نظر گرفتن فيلمنامه و کاراکتر موردنظر از بين هنرجویان ، فرد مناسبي را به گروه تهيه و توليد معرفي مي کردند. به اين شيوه فرد موردنظر از راه درست وارد مي شد. صدا و سیما وارد عمل شود رسول صدرعاملي بازار کار براي بازيگران را در تلويزيون داغ دانست و گفت : اگر صداوسيما برنامه اي مدون در جهت پرورش نيروي انساني پايه گذاري مي کرد، مي توانست موقعيت کاري را براي هنرجويان فراهم کند؛ چراکه خانواده ها هم براي سپردن فرزندان خود به کارگاه آموزش آزاد بازيگري در صداوسيما مشتاق تر بودند و بالطبع اعتماد بيشتري نيز مي کردند. من هميشه اين نکته را متذکر شده ام که يک کشور مقتدر، کشوري است که رسانه و تلويزيون مقتدر دارد و کشوري که رسانه و تلويزيون مقتدر دارد سينماي مقتدر نيز دارد و براي رسيدن به اين منظور بايد نيروي متخصص در تمام حوزه هاي فرهنگ و هنر داشته باشيم و همان طور که گفتم صداوسيما و معاونت امور سينمايي به عنوان نهادهاي دولتي بايد فکر چاره بکنند.اغلب بازيگراني که در حال حاضر در سريال هاي مختلف بازي مي کنند با هزينه هاي خود بازيگر شده اند؛ يعني تمام علاقه مندان اين حرفه سال ها تلاش کرده اند و از راه هاي مختلف وارد شده اند و در اين مسير رنج هاي بسيار به جان خريده اند تا به بازيگر تبديل شوند، اما صداوسيما با رقمي بسيار ناچيز از هنر آنها بهره مي برد و درعين حال معاونت امور سينمايي هم در طول اين سال ها به همين شکل عمل کرده است و اين درحالي است که اصلي ترين متولي آموزش همين دو نهاد هستند. حال اين که اين وسط مقصر کيست، اهميتي ندارد، بلکه نکته مهم هم توجه به اين مطلب است که ما در طول اين سال ها چه کاشته ايم که حالا بايد آنها را درو کنيم. بنابراين نفي آموزشگاه هاي سينمايي چيزي را عوض نمي کند؛ چراکه اگر معتقد باشيم آموزشگاه ها با توجه به اين کمبودها راه سوداگري و کلاهبرداري را پيش گرفته اند، راه به غلط رفته ايم و دچار قضاوت کلي شده ايم. و اما عليرضا افخمي کارگردان مجموعه هاي تلويزيوني، برخلاف صدرعاملي معتقد است که تلويزيون محل مناسبي براي بازاريابي کار بازيگران جوان نيست. اين کارگردان در ادامه چنين گفت: با توجه به کمبود بودجه و امکانات و زمان اندکي که براي ساخت مجموعه هاي تلويزيوني يا تله فيلم وجود دارد فرصت آزمون و خطا براي فارغ التحصيلان نيست و به نظر من تنها راه پيشرفت در اين مقوله وجود کلاس هاي بازيگري هم در صداوسيما به عنوان يک نهاد دولتي و هم مراکز خصوصي است که اين آموزش في نفسه بد نيست، اما به تنهايي هم راهگشا نيست؛ چراکه يکي از بزرگ ترين مسائل هنر بازيگري، داشتن مهارت هاي لازم براي اين حرفه است و در آموزشگاه هاي بازيگري مهارت هاي اجرايي را آموزش نمي بيند. بنابراين خيلي به تشکيل کلاس هاي آموزشي و بازار کار در تلويزيون اعتقاد ندارم.

این جاست که مشخص میشود مدیران آموزشگاههای آزاد هم واقعیت را نمیگویند و به قولی لاپوشانی میکنند ؟

طبق گفته این کارگردان بازیگرانی که به واسطه حضور پدر و مادرشان و یا دادن پول وارد سینما شده اند فید میشوند و از بین میروند در صورتی که داریم با چشمان خود میبینیم بازیگرانی که از این طریق وارد سینما شده اند روز به روز دارند جایگاه خود را محکمتر و محکمتر میکنند ...

در زیر نام تمامی آموزشگاههای بازیگری که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به آنان مجوز داده است را برای شما آورده ایم امیدواریم نیم نگاهی به نام این آموزشگاهها شما را از ثبت نام در آنها بر حذر دارد چرا که همانگونه که در بالا حساب کردیم با یک حساب سرانگشتی سالی 12 هزار نفر در این کلاسها ثبت نام میکنند اما 10 نفر از آنان هم به سینما راه نمی یابند ...

 

 

اسامي آموزشگاه‌هاي سينمايي داراي مجوز شهر تهران اعلام شد.
فهرست آموزشگاه‌هاي آزاد سينمايي با مجوز موقت در تهران به اين شرح است:آبنوس فيلم (منصوره جوادي اصل)،فيلم تهران(ماندانا صديق دربندي)،انجمن صرع ايران (كورش قره گوزلي)،بنيان فرهنگ و هنر ايرانيان (محمد علي زم)،سينماي صاعقه (محمد كدخدايي)،سيمين (فاطمه معتمد آريا)،شيدا (حسين مدحت)،فرهنگ و هنر (احمد رستمي جم)،كمال هنر (حسين عطار)،كارون (عباس پورعباسي)،ماني (خسرو بامداد)،نقش آفرين (عليرضا اطيبي)،هنر گستران كيميا (محمد‌جعفر ميرزا پور)،عكس (مسعود اميرلوئي)،پويندگان عصر هنر (برنجيان)،نيم نگاه (محمدصادق آشتياني)،موسسه فرهنگي و هنري رسانه پويا (جلال فاطمي)،سورنا گستر (رامين حدادي)،انديشه (عباس مدديان)،امين (نوراله حيدري)،آوين (عليرضا خاتمي)،آفتاب (خاكسار هرسيني)،روزنه (سارا عميدي محبي)،موسسه جهان مبينا (رضا پورمظفري)،موسسه فرهنگي و هنري خانه جوان (يدالله حبيبي)،كارگاه عكس (سيدمحمد معصوم)،موسسه فرهنگي و هنري انديشمندان همراه (محمد ربيعي)،زبان تصوير (معصومه بهارلو)،مهرگان (محسن بابايي)،انديشه نو (عمران دهقاني)،نقش (داوود قچاق)،شريفي (محمدجواد جعفري).
اما فهرست آموزشگاه‌هاي آزاد سينمايي در تهران كه مجوز دائمي دارند به اين شرح است::عاطفه رضوي نيا (آراويرا)،غلامعلي نوري (آموزش انديشه آوا)،اصغر عميدي محبي (ايران)،ابوالفضل معيري (آينه در آينه)
محمد‌رضا بهنودي (آرتزين)،فروغ اعظم مقدم (آيدا)،جعفر صابري (آشتي)،خسرو سينا (انتخاب)،زهرا اصلاحچي (بانوي شرقي)،مهين دخت قوام صدوقي (پايا رايانه)،حميد‌رضا آخوندي آذري (پارس آرمان)،ميرمهدي رضايي مهر (تندر)،فرشيد ذوالفقاري (تصويران)،ناهيد خدوي (تك نگاه)،نادر سامانيان (جام جم)،جعفر علي‌ عسگري (جهان نما)،حسن نيك آئين (چاپلين)،سعيد كيوانمهر (چهره‌هاي ماندگار)
علي رودكي (خاتون)،افشين سخائي فرد (خانه سينماي كرج)،ثريا خرمي قاضياني (خرم)،سيدحسين مبيني (دماوند)،محمد‌مهدي تدين (دارالفنون)،بهروز يغمائيان (رسانه فرد)،انسيه زيدي (رسانه تصوير)،فريبا نور شعاع حسيني (رخسار)،افسانه قلي‌زاده (رنگ و رو)،كامليا مديري (ركسانا فيلم)،سيد صدرالدين غياثي (سوده)
كورش نبي‌زاده (سپهر)،گرفمي (هنر سياه و سفيد)،حسين صاحبي (سينماگران جوان)،علي رضايي (سينماي جوان)،بهرام شهبازي (سينما‌گران نوين ايران)،پروانه مرزبان (سبز فيلم)،سيد‌رضا حسيني (سپند هنر)،پيشگامي فرد (سروش)،غلامرضا ايزدخواه (سپهر انديشه امروز)،زهرا همتي (شكوه شفق)،محسن ملكي (صورتك)،پروين لطفي نژاد (صورتك)،مسعود عليپور دواني (عرفان كهن)،محتشمي معالي (فيلم و سريال)،عبدالرضا ساعتچي فرد (فجر)،امين تارخ (كارگاه آزاد بازيگري)،حميد سمندريان (كانون آموزش هنري سمندريان)،نكار اسكندرفر (كارنامه)،علي ژكان (معاصر)،غلامرضا جهانمهر (مهر)،جلال‌الدين معيريان (مركز آموزش گريم)،حوزه هنري(مدرسه فيلمنامه نويسي)،منوچهر حقاني‌پرست (نوآور)،محمد‌علي طاهري (نمايه هنر جوان)،حميد‌رضا محسني (نگاه نو)،سهيلا وهاب قلياني (وهاب)،اسفند‌يار حبيب‌نژاد (هنركده تخصصي تدوين)،بيژن محتشم (هنركده گريم محتشم)،سيد‌غلامرضا موسوي نامقي (هفت هنر)،سعيد دولتي (هماي سعادت)،مهراعظم صادق شيرازي (هنرسراي گريم)،هومن صدري اردكاني (هنركده گريم مريم)،
حسين خورشيدي (هنرهاي تصويري سوره)،حميد اصغري تتماج (هليا فيلم)،امير شهاب رضويان (هيلاج)

البته همانگونه که باز هم گفتیم تمامی این کلاسهای فوق متضمن ورود شما به دنیای هنر نیستند و نخواهند بود ...

 

درزیر گزارشی از رزونامه دنیای اقتصاد را در مورد ورود به دنیای بازیگری برایتان آورده ایم :

چگونه سوپر استار شويم!
نگاهي به آموزشگاه هاي آزاد بازيگري

نويسنده: غزال صادقي


هرچند وضعيت مالي و اقتصادي صنعت سينما در ايران چندان مطلوب و مناسب به نظر نمي رسد، اما ايجاد بنگاه هاي حاشيه اي در كنار اين صنعت و استفاده از علاقه و اعتماد قشر جوان فعاليت اقتصادي پررونقي را براي تعدادي از مراكز آموزش هنري رقم زده است.
    كلاس هاي آموزشي مواد سينمايي، ادبي و هنري كه امروزه با اسامي افراد صاحب نام اعتبار كسب مي كنند، به يكي از مهم ترين توليدكنندگان فعالان صنعت سينما، تئاتر و... تبديل شده است.
    اما به راستي اين آموزشگاه هاي مختلف تا چه اندازه در تربيت نيروي ماهر و موثر در فعاليت هاي هنري موفق اند؟ دريافت شهريه هاي سنگين تا چه اندازه به رشد اين صنعت كمك كرده است؟
    قيمت هاي كلان كلاس هاي هنري
    در كل تهران آموزشگاه هاي فراواني وجود دارد به طوري كه خود وزارت ارشاد هم نمي تواند آمار دقيقي از آنها ارائه دهد، زيرا بسياري از آنها بدون مجوز فعاليت مي كنند و حتي در مواردي معلمان خود را به خانه هاي افراد مي فرستند، اما در اين ميان 5 كلاس نسبتا معتبر وجود دارد كه تقريبا با نيروهاي حرفه اي مشغول آموزش به داوطلبان خود هستند. يكي از كلاس ها متعلق به يكي از معروف ترين كارگردانان تئاتر كشور است كه براي هر ترم 5 ماهه خود 750هزار تومان مي گيرد، اين قيمت شامل مصاحبه تئوري و تست بازيگري است كه در مقايسه با كلاس هاي ديگر رقم پاييني محسوب مي شود و البته در مقابل مدير آموزشگاه هم هيچ قولي براي بازيگر حرفه اي شدن و ورود به دنياي ستاره ها را به شاگردانش نمي دهد و دانشجويان هم با داشتن اين شرايط به كلاس ها مي روند.
    اما آموزشگاه دوم متعلق به يكي از كارگردانان قديمي بنام سينما است كه اوج كارنامه كاري او متعلق به اوايل دهه 50 است.
    او كه سينما را از خود سينما ياد گرفته است و همه كارها را كاملابه صورت تجربي آموخته سه سال است كه يك آموزشگاه از علاقه مندان به شخص خود تاسيس كرده است. اين آموزشگاه در رشته هاي بازيگري، فيلمنامه نويسي و كارگرداني كلاس هايي را برگزار مي كند و خود اين كارگردان در كلاس هايش به آموزش بازيگري مشغول است كه اين شيوه بازيگري را نيز از ديدهاي خود و تجاربش در اختيار علاقه مندان مي گذارد و از نكات جالب ديگر كلاس هاي وي حضور بعضي از اشخاص معروف بود كه در تماس منكر حضورشان در كلاس ها بودند در آخر اينكه براي هر دوره بازيگري يك تست ورودي وجود دارد كه 20هزار تومان به يك حساب مي ريزيد و به قول مدير آموزشگاه «خيالتان راحت تا به حال هيچ كس در اين تست ها رد نشده»؟!
    بعد از اين مصاحبه مفصل با پرداخت يك ميليون و 800هزار تومان شما نيز در مكتب استاد سوپراستار شويد.
    اما درنهايت ركورددار قيمت اين آموزشگاه ها تعلق دارد به يكي از بازيگران صنف سينما و تلويزيون كه براي ورود به كلاس ايشان بايد مبلغ يك ميليون و950هزار تومان به علاوه 10هزار تومان براي آزمون ورودي واريز كنيد كه خوشبختانه امكان دارد قبول نشويد، زيرا اگر اين روند ادامه پيدا كند و دوره ها را تا پايان برويد براي هر دوره تكميلي تر مبلغ بيشتري مي دهيد و حتي آموزش سواركاري هم مي بينيد، اما اگر براي كاري خواسته شديد اين مدير آموزشگاه است كه به جاي شما قرارداد مي بندد.
    يكي از اين آموزشگاه ها تقريبا شبيه يك دانشكده كوچك است كه از نظر تعداد كلاس هاي مختلف تعدد موضوع بيشتري را شامل مي شود و كلاس هاي بازيگري حرفه اي، فيلمنامه نويسي، كارگاه فيلمسازي، تاريخ هنر، ... تا حتي تاريخ سينما و فلسفه هنر مدرن را شامل مي شود، در حال حاضر اين آموزشگاه تقريبا جزو معتبرترين ها محسوب مي شود و با تعدادي از استادان تئاتر و چند بازيگر صاحب نام سينما اداره مي شود كه آزمون هاي ورودي خود از ميان حداقل 100 مراجعه كننده يا بيشتر 30 الي 40نفر آن هم بدون هيچ قول مساعدتي انتخاب شوند.
    اما درنهايت آخرين آموزشگاه معتبر متعلق است به تعدادي از اساتيد هنرهاي تجسمي كه به قول يكي از سرشاخه هاي اين آموزشگاه كه هم به عنوان مدرس و هم به عنوان سرمايه دار و هم به عنوان دلال آثار هنري در ميان هنرمندان شناخته شده به تعدادي از علاقه مندان به اداهاي روشنكفرانه مي آموزد كه چگونه گالري روهاي موفقي باشيم. بله، اين شاگردان به گالري هاي مختلفي كه استاد آثار هنرمندانشان را به نازل ترين قيمت مي خرد و به حراجي هاي دبي مي فرستند، مي روند و آنها را نقد هنري مي كنند در اين آموزشگاه تاريخ هنر، تاريخ هنر معاصر، هنر ايران در سده بيستم و ...حتي با قيمت 75هزار تومان به بالادر 10 جلسه و تعداد شاگردان 60 الي 70 نفر برگزار مي شود.
    سوپر استار، ابزار دست كارگردان
    در مراجعه به يكي از همين آموزشگاه هاي بازيگري كه جزو معروف ترين آنها نيز محسوب مي شد به نام مينو فرشچي به عنوان مدرس فيلمنامه نويسي روبه رو شديم، اما خانم مينو فرشچي در ارتباط با حضورش در اين آموزشگاه گفت: در حال حاضر چيزي در حدود دو سال است كه به خاطر دلايل شخصي كه دارم در هيچ كلاس و آموزشگاهي تدريس نمي كنم.
    اما تا آنجايي كه ديده ام جواناني كه وارد اين آموزشگاه ها مي شوند استعداد و علاقه اي دارند كه همين ها هم برايشان در اولويت است، حتي براي بعضي از آنها در اين آموزشگاه ها چه اتفاقي مي افتد، كه مثلارييس آموزشگاه، مدير، مدرس و ... آنها را به كارهاي مختلف معرفي مي كنند و بعد از مدت كوتاهي تبديل به ستاره هاي سينما، مي شوند چيزي نمي دانم. من شخصا در هنگام آموزش فيلمنامه نويسي به شاگردانم اولين نكته اي كه به آن اشاره مي كنم اين است كه ما در طول سال حدود70 فيلمنامه قابل توليد داريم كه 50 تاي آنها تكراري و 20 تاي ديگر آن شايد خوب باشند و اين در حالي است كه ما در حال حاضر فقط 150عضو ثابت كانون نويسندگان داريم و تعدادي كه هميشه به طور آزاد مي نويسند، بنابراين قرار نيست كه شاگردان من وارد اين حيطه حرفه اي شوند، اما در بازيگري حرفه اي وضع به شيوه ديگري است و تقريبا اين ماجرا در تمام دنيا نيز وجود دارد يعني اگر شخصي چهره، فيزيك و در نهايت كمي هم علاقه و استعداد داشت انتخاب مي شود، از سوي ديگر اگر دقت كنيد ما در ايران دانشكده تئاتر را داريم كه تقريبا به صورت حرفه اي به دانشجويان آموزش داده مي شود، اما ما چنين مقوله آموزش جدي را براي پرورش و آموزش بازيگري سينما نداريم، چون در نهايت يك بازيگر تئاتر يك حرفه را مي آموزد و بر روي صحنه خودش بازي مي كند و نوع بازي، گويش و حتي لحن صداي بازيگر در اختيار خودش است و كارگردان فقط نظارت مي كند. اما در سينما، سوپراستارها نيز ابزارهايي در دست يك كارگردان واقعي و موفق هستند.
    در نهايت من با سيستم يادگيري در خارج از دانشگاه ها نه موافقم نه مخالف. اما در ارتباط با بازيگري در سينما اين شيوه را روشي عرفي و رايج در همه جاي دنيا مي دانم.
    كاش به دانشگاه مي رفتم
    امير جعفري به عنوان يكي از افرادي كه از اين آموزشگاه ها وارد حيطه بازيگري شده است از تجربه خودش مي گويد: من از ابتدا هم اگر راهنما داشتم به جاي اين كه وقت خود را در دانشكده مديريت و بازرگاني بگذارم و در نهايت حتي مدرك آن را هم نگيرم، به دانشكده تئاتر مي رفتم و آموزش هاي لازم را طي چهار سال مي آموختم.
    اما روزي كه توسط آقاي اكبردادي به اين آموزشگاه ها معرفي شدم، قرار شد اگر هنرجوي خوبي نباشم اخراج شوم، در آن زمان استاد سمندريان، آقاي احمد آقالو، رضا كيانيان، پري صابري و ... از مدرسان ما بودند، من زماني در حدود 5/1 سال را در اين آموزشگاه گذراندم و بعد شخصا به خاطر علاقه اي كه به يادگيري داشتم به هر تئاتري سر مي زدم و از آنها نقشي مي خواستم.
    اما حتي حالاهم ميل زيادي به آموزش و يادگيري اين حرفه دارم به طوري كه اگر مي توانستم به دانشكده تئاتر مي رفتم يا در بعضي از اين كلاس هاي بازيگري دوباره مي آموختم، زيرا متاسفانه بايد اعتراف كنم كساني كه چهارسال از وقت خود را در كنار استادان مختلف و كتاب هاي فراواني مي گذرانند همراه با حرف و بحث صاحب تفكرات و دانش بيشتري نسبت به علاقه مندان و دانش آموختگان آموزشگاه ها هستند. اما در ارتباط با اينكه چرا از اين افراد آموزشگاه ها سوپراستار هم داريم بايد بگويم، باز هم متاسفانه لابي زدن و رابطه در سينما بسيار همراهم هست، به عنوان مثال سيامك صفري، هدايت هاشمي و... كه از بازيگران بسيار حرفه اي و صاحب سبك هستند، اما به واسطه اينكه فقط بازي خوبي دارند نه آشنا و پارتي لازم، هيچ كس آنها را نمي شناسد.
    كار از ريشه خراب است
    هما روستا بازيگر نيز معتقد است: متاسفانه جوانان به خاطر اسم، شهرت، پول و آشنايي هاي مختلف دوست دارند وارد اين حرفه شوند و مديران خيلي از آموزشگاه ها هم چون بسيار راحت و ساده اين طبع جوانان را مي دانند، از آنها سوءاستفاده مي كنند.
    اما بنيان اين كار و اين شكل آموزش از ريشه خراب است آموزش، رشته اي است كه نياز به گذراندن زمان طولاني براي آموزش گرفتن شيوه ها و روش هاي مختلف ياد دادن دارند. در هيچ جاي دنيا نمي بينيم كه يك كارگردان خوب يك استاد دانشگاه خوب باشد و به آموزش بازيگري هم بپردازد چون آموزش و خوب بودن در بازيگري، فيلم سازي كارگرداني و... شاخه هاي متفاوت با هم هستند، بارها به خود من مي گويند كه شما هم يك آموزشگاه بزنيد يا در يكي از آنها تدريس كنيد، و من واقعا تعجب مي كنم كه چطور مي شود آموزش داد در حالي كه اين شيوه را به صورت تئوري نياموزي اما متاسفانه در حال حاضر در سطح جامعه كلاس هايي وجود دارند كه مدرسان آن ليسانس ها و فوق ليسانس هايي هستند كه علاقه مندان را دور خود جمع مي كنند و حتي در مواردي كه برحسب تصادف كساني براساس چهره يا فيزيك خوبشان براي بازي در فيلمي درخواست مي شوند،مديران همين آموزشگاه هستند كه به جايشان قرارداد مي بندند و متاسفانه خيلي از اين بچه ها نيز بعد از يك الي دو بازي در يك فيلم به خاطر اينكه سواد و آموزش كامل اين فن را ندارند به راحتي كنار گذاشته مي شوند.
    آيدين آغداشلو نــقاش نــيز مي گويد: هر كدام از اينها ويژگي هاي خودشان را دارند، دانشگاه هاي رسمي برنامه ريزي مفصلي دارند و به خاطر پايان نامه رسميت دارند و مي توانند در سيستم فرهنگي كشور جذب شوند و امكان بيشتري براي ورود به مجامع روشنفكري دارند. اگر دانشگاه ها برنامه ريزي هاي آموزشي درستي داشته باشند.دانش آموختگان آن مي توانند صاحب يك مجموعه اي از معرفت هاي لازم و كافي باشند، براي مطالعه از كتاب هاي فراوان استفاده كنند و براي تحقيق و پژوهش به استادان زيادي دسترسي دارند، اما اگر جايي براي رشد خلاقيت هاي هنري يك دانشجو در دانشگاه نباشد و فقط استادها در حوزه علايق و تفكرات خودشان آموزش دهند مي توان از اين آموزشگاه ها كه عنوان آموزشگاه هاي آزاد را دارند استفاده كرد، زيرا همان طور كه از نامشان برمي آيد افراد به طور آزادانه مي توانند در اين آموزشگاه ها ثبت نام كنند و با توجه به علاقه شخصي خود در آنجا بمانند. از طرف ديگر يكي از عمده ترين اشكالات و معضلاتي كه در دانشگاه هاي ما به صورت جدي وجود دارد و شخص من ديگر حاضر به تدريس در دانشگاه نشدم مساله نمره بود كه دانشجويان بدون توجه به كيفيت به دنبال اين هستند كه نمرات پايان ترمشان حتما بالاباشد و بعد از فارغ التحصيلي از معدل بالايشان صحبت كنند. اما در آموزشگاه ها به خاطر اينكه نمره هيچ جايگاهي ندارد و نوع گزينش و انتخاب هم از لحاظ رشته براي دانشجو آزاد است و هم بر حسب اراده مي توانند استاد مورد علاقه خود را انتخاب كنند و مستقيما هنري كه دوست دارند بياموزند خوب است. از سوي ديگر اشكال عمده اي هم در آموزشگاه ها وجود دارند از جمله دنباله روي صرف شاگردان از استاد و در نهايت تكثير شدن شاگرداني مانند استاد.در هر حال در هر روشي ايراداتي وجود دارد و همه پاسخ ها را در يكجا نمي توان پيدا كرد، خود من شخصا در سال هاي تحصيلي منتظر يك ورقه تحصيلي نماندم و دانشكده را نيمه كاره رها كردم چون در نهايت آن روزها احساس مي كردم از خيلي از استادانم بهتر كار مي كنم، در سال هاي بعد به شاگردي بسياري از استادان پرداختم كه حتي برخي از آنها معلم من نبودند و با نگاه كردن به دستشان و كارهايشان آموختم.
    به اصطلاح سوپراستارها
    محمود عزيزي نيز مي گويد: در هيچ كجاي دنيا كه بگرديد اين تعداد از آموزشگاه هاي آزاد را نمي بينيد و هيچ كس در هيچ گوشه دنيا نيز نمي تواند بگويد بعد از 2 الي 3 ماه مي توان بازيگر شد، البته به جز در كشور ما، متاسفانه در حال حاضر با توجه به سيستم هاي موجود مديريتي مبارزه با تخصصي مد شده و به همين دليل هم بسياري از اين به اصطلاح ستاره ها بدون آموزش، سينماها را تسخير مي كنند. از سوي ديگر مگر ما در كل كشورمان چقدر استاد و معلم دانش آموخته و معتبر داريم كه اينقدر ادعاي داشتن آموزشگاه هاي آزاد را داريم و در نهايت آيا به تعداد اين آموزشگاه هاي آزاد كه در هر ترم حداقل 40 الي 50 نفر را جذب مي كند ما خروجي بازيگر حرفه اي هم داريم؟
    
بزرگترین وبلاگ سینمایی ایران در اینجا بار دیگر عاجزانه از همه مشتاقان ورود به سینما تقاضا مینماید گول این قبیل کلاهبردارها را نخورند و از فکر حضور در دنیای بازیگری بیرون آیند ...

دنیایی که سوپراستارهایش مثل محمدرضا گلزار و امین حیایی فقط به فکر بی بند و باری و حضور در پارتی ها و بزمهای مختلط شبانه در میان عده ای زن نانجیب که خود را نیمه عریان کرده اند باشد به لعنت خدا هم نمی ارزد ...

سینمای ایران رو به زوال و نابودی میرود از پخش کلیپهای مستهجن و تهوع آور بازیگران به اصطلاح سوپراستار گرفته تا شیادی و کلاهبرداری مثلا آموزشگاههای بازیگری و روابط کثیفی که مافیای سینمای ایران برای ورود به این عرصه فراهم کرده اند همه و همه باید هشدار و تلنگری به جوانان مشتاق سینمای ایران باشد که رفتن به این راه خطرناک است و جز تلف کردن عمر و پول خود هیچ عایدی نخواهید دید .

پونه .ع – یکی از هنرجویان یکی از آموزشگاههای آزاد بازیگری که اتفاقا مجوز دائمی هم دارد در رابطه با شرکت خودش در کلاسهای بازیگری این چنین میگوید :

من از طریق یکی از اقوامم که بازیگر مشهور سینماست به این آموزشگاه معرفی شدم . مدیر آموزشگاه به من گفت که به خاطر اینکه خانم ... من رو به ایشون معرفی کرده از من تست نمیگره و من رو همینجوری برای کلاس بازیگری ثبت نام میکنه به ما گفتن که شما رو به کلاسهای شمشیر بازی و سوارکاری میبریم و ... با این تفاسیر 600 هزار تومان در سال 1382 پول ثبت نام از من گرفتن و من وارد این کلاس شدم از بدو ورودم به کلاس متوجه شدم که راهی که رفتم به ترکستان است دخترها و پسرهایی که در کلاس بودن همه برای خوش گذرونی به کلاس اومده بودن از اساتیدی که نامشان در لیست بلند بالای آموزشگاه به چشم میخورد هیچکس به عنوان استاد سر کلاس ما نیومد و چند تا دانشجوی تازه فارغ التحصیل شده دانشگاه رو برای درس دادن به ما آوردن بعد از اتمام دروه هم یک مدرک الکی دست ما دادن و همین این شد بازیگر شدن ما ... در صورتی که هنگام ثبت نام به ما قول دادن که ما شما رو به کارگردانان و آموزشگاهها معرفی میکنیم و... در صورتی که همه دروغ از آب دراومد ...

 

مشتاقان سینما !

از روی عقل تصمیم بگیرید نه از روی دل

برای بازیگر شدن کلاسهای بازیگری گزینه مناسبی نیستند ...

هیچیک از بازیگران مطرح سینمای ما چه از جوانها و سوپراستارها گرفته تا پیشکسوتان و میانسالان در کلاسهای بازیگری دوره ندیده اند و فقط از طریق رابطه - تحصیلات آکادمیک مرتبط - شانس و...  توانسته اند وارد این حرفه شوند ...

داشتن رابطه خیلی مهم است چون اگر رابطه نباشد همین هنرپیشه های معروف هم خیلی زود فراموش میشوند و فید میشوند شما از پشت صحنه و مافیای سینمای ایران خبر ندارید ...

این گوشزدی بود برای همگی مشتاقان سینما

 

و کلام آخر

ترا به خدا اگر پولتان از پارو بالا میرود به جای خرج کردن در کلاسهای نامعتبر بازیگری بدهید به یک کارگردان و یا در فیلمی سرمایه گذاری کنید و نقش اول بگیرید و خود را علاف کلاس نکینید ...

اگر هم پول ندارید به دنبال رابطه و زد و بند باشید ...

و اگر نه پول دارید و نه رابطه نگاهی در آینه به صورت و قد و قامتتان بیندازید و ببینید که آیا برازنده این رشته هستید یا نه اگر بودید بهتر است عکستان را به دفاتر تولید بفرستید شاید فرجی شد و شما را برای بازی در نقشی پسندیدند ...

اما اگر هیچیک را نداشتید فکر بازیگر شدن را از سرتان برای همیشه دور کنید ...

 

مطلبی دیگر از بزرگترین وبلاگ سینمایی ایران در رابطه با ورود به دنیای بازیگری که مجددا منتشر شده است :

 

از بدو ورود سینما به ایران و آغاز فعالیتهای سینمایی و تلویزیونی بودند علاقمندان و مشتاقان زیادی که حتی حاضر بودند برای یکبار دیده شده بر پرده نقره ای سینما و یا جعبه جادویی تلویزیون و یا حتی یکبار حضور بر سن تئاتر از جان خود هم بگذرند ...

چه بسا هنرمندان قدیمی بسیاری که با زجر کشیدنهای فراوان و طرد شدن از خانواده هایشان مجوز حضور در سینما و تلویزیون را پیدا کردند و بعد در کنج عزلت چشم فرو بستند و دیگر امروزه کسی حتی از آنان یادی هم نمیکند و یا حتی نسل سینما رو امروزه هم آنها را نمیشناسد ...

سینما و تلویزیون و اصلا کلا حرفه و یا پیشه هنرپیشگی و بازیگری جادو میکند چرا که کمتر کسی را میبینیم که مشتاق حضور ولو به صورت سیاهی لشکر که امروزه نام جدید هنروری را روی آن گذاشته اند  نباشد ...

همه و همه زن و مرد و پیر و جوان و حتی کودک مشتاق حضور در سینما هستند به همین دلیل از حدودا ۱۰ - ۱۵ سال پیش در ایران امرهای ناپسند زیادی برای حضور ولو ۱ دقیقه ای در سینما و تلویزیون به وجود آمد ...

کلاسهای بازیگری و کارگردانی و سایر امور سینمایی که مثل قارچ سر از هر جایی درآورده اند و با وعده و وعیدهای فراوان یک عده مشتاق سینما و تلویزیون را خام کرده و با گرفتن مبالغ هنگفتی که گاها بین ۱ تا ۵ میلیون تومان است سعی بر این میکنند که مشتاقان بازیگری را به کلاسهای خود بکشانند و بعد از مدتی هم مدرکی به او داده و او را رها کنند ... البته از ابتدا این را نمیگویند و با وعده های پوچ و تو خالی جوری سر هنرجویان مشتاق را با زبان چرب و نرم خود شیره میمالند که طرف خود را در آینده ای نزدیک سوپر استاری میبیند که همه حاضرند برای یک امضا گرفتن از او سر و دست بشکنند ...

اما براستی اینگونه نیست و تمامی اینها وعده هایی است پوچ و تو خالی و فقط برای پر کردن جیب عده ای و خالی کردن جیب مشتاقان حضور در سینما ...

کاش اینگونه اعمال فقط به کلاسهای بازیگری ختم میشد چه بسا بسیاری دیگر که هزاران بلای ناپسند سر مشتاقان ورود به دنیای هنر آورده و بعد آنها را رها میکنند و این عده چه راحت در مطبوعات و جراید تبلیغ کلاسهایشان را میکنند اما افسوس و صد افسوس که هیچیک از مشتاقان ورود به دنیای هنر از این طریق به هیچ جایی نمیرسند ...

ورود به سینما اینروزها شده یک باند مافیایی بزرگ که هر کسی را در خور حضور در خود نمیداند یا باید پولت از پارو بالا برود و بتوانی سر کیسه را حسابی شل و ول کنی و میلیون ها تومان ( بخوانید صدها میلیون ) خرج کنی تا بتوانی با هر کارگردان و بازیگری که خواستی در رل اول فیلمهای سینمایی یا سریالهای تلویزیونی ظاهر شوی و یا میبایست یک پارتی کت و کلفت داشته باشی تا بتوانی به هر جا میخواهی برسی و یا میبایستی مثل خیلی هایی که امروزه در سینما و تلویزیون فعالیت میکنند قوم و خویش بازیگر داشته باشی تا او در هر قراردادی که میبندد شرط بگذارد که فقط با حضور تو در آن فیلم یا سریال بازی خواهد کرد ...

این را مطمئن باشید که جز این شرایط به هیچ عنوان نخواهید توانست در هیچیک از عرصه های هنری به جایی برسید ...

در زیر متنی از خبر آن لاین را به نقل از سایت سینمای ما بخوانید :

 

براساس تازه ترین برنامه‌های معاون امور سینمایی، انجمن بازیگران سینمای ایران درصدد تعیین قوانین تازه در مورد بازیگری در سینمای ایران برآمده است. یکی از اولین موضع‌گیری‌های جواد شمقدری بعد از انتصاب به سمت معاونت امور سینمایی، طرح مسائلی در مورد ورود بازیگران با پشتوانه مالی به سینما و همچنین تعیین سقف برای دستمزد بازیگران بود؛ موضوعی که شاید مدت‌ها از سوی بسیاری از سینماگران در محافل خصوصی مطرح می‌شد اما راه به جایی نمی‌برد و غیر از گلایه‌های گاه به گاه در سطح جدی‌تری عنوان نمی‌شد اما با طرح این مسئله از سوی شمقدری شکل قضیه جدی‌تر به نظر می‌رسد و تصور می‌شود که در دوران مدیریت او سخت‌گیری‌هایی در این موارد صورت بگیرد تا شرایط ورود بازیگران به سینما تغییر کرده و از سوی دیگر بازیگران امکان هر میزان از دستمزد را از دست دهند.
معایب و مزایای این برنامه در گفت‌وگو با اهالی سینما و به طور خاص بازیگران و همچنین مسئولان انجمن بازیگران روشن‌تر می‌شود و می‌توان در نهایت به این نتیجه قطعی رسید که برنامه عنوان شده امکان عملی شدن دارد یا نه.

مقابله با ورود بازیگران به سینما با پشتوانه مالی
جواد شمقدری برنامه‌های خود در مورد بازیگران را در برنامه‌های متفاوت مطرح کرد. او در مراسم مدیران بنیاد سینمایی فارابی اعلام کرد که باید با مطالبه دستمزدهای بالا از سوی بازیگران و پرداخت این مبالغ مقابله کرد. او در این زمینه گفت: «امروز شاهدیم که برخی بازیگران دستمزدهای بسیار بالایی می‌گیرند در حالی که همه عوامل سینما با ایده‌ها و فعالیت‌شان در ساخت یک فیلم سهیم هستند هزینه تولید به میزان تأثیر و کارکرد هر یک از این عوامل در اکران باید در نظر گرفته شود.»

اظهار نظرهای او در مورد بازیگران با صحبت در مورد نحوه ورود برخی از بازیگران به سینما ادامه پیدا کرد. او در گفت‌وگویی در مورد ورود بازیگران با پشتوانه مالی به سینما، گفت: «فیلمسازی کار آزادی است و این کارگردانان و تهیه‌کنندگان هستند که بازیگر فیلم‌های خود را انتخاب می‌کنند. لذا ما محدودیتی نمی‌توانیم ایجاد کنیم اما می‌توانیم با کمک انجمن بازیگران راهکارهای منطقی این کار را پیدا کنیم. برخی از مسائل نیازمند همکاری همه اهالی سینما است چرا که ما نمی‌توانیم جلوی ورود کسی به سینما را به این شکل مسدود کنیم چون که کشور ما کشور آزادی است و فیلمسازی نیز کار آزادی است و یک کارگردان و تهیه‌کننده، بازیگر فیلم خویش را انتخاب می‌کند و ما نمی‌توانیم محدودیتی برای بازیگرانی که با پول وارد سینما می‌شوند ایجاد کنیم.»

او راهکار خود را برای برطرف کردن این مسئله چنین عنوان کرد: «ما سعی خواهیم کرد با همکاری انجمن بازیگران راهکارهای منطقی برای مقابله با بازیگرانی که با پشتوانه پولی وارد مقوله بازیگری می‌شوند را پیدا کنیم. ما تلاش می‌کنیم در مراحل بعدی و در راستای فرهنگی و با یاری رسانه‌ها و همه اهالی سینما راهکارهای منطقی برای جلوگیری از ورود بازیگرانی که صرفاً با پشتوانه مالی وارد بازار کار می‌شوند و در فعالیت بازیگران تحصیلکرده و با تجربه مشکل ایجاد می‌کنند، بیابیم.»

طرح این مسائل از سوی معاون امور سینمایی در ابتدای ورود به این حوزه نشانگر آن است که او در مورد نوع حضور بازیگران در سینما و دستمزدهای دریافتی آنان حساسیت‌هایی دارد که قطعاً برنامه‌های عملی او در این مورد به مرور اعلام خواهد شد.

راه حل سخت تعیین سقف دستمزد
شمقدری در سخنان خود به این مسئله اشاره داشته که مایل است به واسطه همفکری با انجمن بازیگران سینمای ایران برنامه‌ای در مورد دستمزد بازیگران و نحوه ورود آنان به سینما تعیین کند. داود رشیدی، رئیس انجمن بازیگران سینمای ایران در چگونگی تعیین سقف دستمزد برای بازیگران به خبر می‌گوید: «مطمئناً این مسئله راه حلی دارد اما راه رسیدن به این راه حل کمی دشوار به نظر می‌رسد زیرا با مسئله پیچیده‌ای مواجه هستیم.» او ادامه می‌دهد: «یک بحث رسیدن به راه حل در این زمینه است و مسئله دیگر متعهد بودن نسبت به آن و اجرایی شدن برنامه ارائه شده از سوی تهیه‌کنندگان و بازیگران است.»

رئیس انجمن بازیگران سینمای ایران تأکید می‌کند که در صورت تصویب برنامه‌ای در این زمینه سینماگران باید برای آن احترام قائل باشند و تلاش خود را صرف اجرایی کردن آن کنند. او راهکار خود را برای رسیدن به برنامه‌ای شامل سقف دستمزدهای بازیگران می‌گوید: «ابتدا باید ببینیم که چطور می‌توان این سقف را تعیین کرد. به نظر می‌رسد یک گروه کارشناس از بازیگران باید شورایی تشکیل دهند تا با در نظر گرفتن توان بازیگران و کارشناسی کار آنان در مورد رقم‌های دستمزد اعمال نظر کنند.» داود رشیدی همچنین می‌گوید: «مهمتر از تصویب طرحی در این زمینه اجرایی کردن آن در عمل است. اما آمادگی انجمن بازیگران را برای ارائه طرح‌ها و راهکارهای در این زمینه و مقابله با حضور بازیگران با پشتوانه مالی در سینما اعلام می‌کنم.»

هنرمند قیمت ندارد
ایرج قادری، کارگردانی است که بازیگرانی مانند جمشید هاشم‌پور، محمدرضا گلزار و شقایق فراهانی برای اولین بار در فیلمی به کارگردانی او نقش یک خود را در سینمای ایران ایفا کرده‌اند. این کارگردان حضور بازیگران را به واسطه پشتوانه مالی در سینما امری غیرمعقول می‌داند و به خبر می‌گوید: «اولاً اثبات این مسئله که بازیگری با پرداخت پول وارد سینما شده است، کار دشواری است زیرا چه کسی باید این مسئله را بپذیرد که بازیگری با پول وارد سینما شده است اما در مرحله بعد اگر چنین مسئله‌ای مشخص شود بسیار نادرست و غیرقابل پذیرش است.» او ادامه می‌دهد: «پولی که یک فرد به کارگردان می‌پردازد تا بتواند نقشی را در فیلم برعهده بگیرد، چه ارزشی دارد که کارگردانی زیر بار آن برود و بخواهد چنین مسئله‌ای را در کارنامه کاری خود ثبت کند. این‌ها توهین به شخصیت یک کارگردان است.»

او با اشاره به بازیگرانی که به واسطه همکاری با او در سینما به عنوان بازیگر نقش یک شناخته شده‌اند، می‌گوید: «جمشید هاشم‌پور در «تاراج» اولین نقش یک خود را در سینما بازی کرد و محمدرضا گلزار هم با «سام و نرگس» شناخته شد و شقایق فراهانی هم در «طوطیا» نقش اصلی خود را بازی کرد. اما هیچ یک از این‌ها غیر از توانایی خود هزینه‌ای برای شناخته شدن در سینما پرداخت نکردند و به همین خاطر است که می‌بینیم هاشم پور، 15 سال مرد اول سینمای ایران بود و گلزار ستاره سینما است و شقایق فراهانی تا چه حد پرکار است و مطرح.»

او همچنین در مورد تعیین سقف برای دستمزد بازیگران می‌گوید: «ابتدا باید به این مسئله آگاه باشیم که به واقع هنرمند قیمت ندارد. بازیگری می‌تواند دستمزد مورد نظر خود را مطالبه کند این برعهده کارگردان و تهیه‌کننده است که این رقم را بپذیرند یا نه. اگر رقم مورد پذیرش قرار گیرد دیگر مسئولیت این کار برعهده خود تهیه‌کننده است که پذیرفته این رقم را بپردازد و اگر پذیرفته نشود به مرور این بازیگر فید می‌شود و از یادها می‌رود.» او با اشاره به وضعیتی که دستمزد بازیگران در دوران قبل از انقلاب اسلامی داشت، می‌گوید: «مرحوم فردین، آرمان و ملک مطیعی با یکدیگر عهد کرده بودند که کمتر از 20 هزار تومان دستمزد نگیرند اما در مقطعی برخی از آنان کمتر از این رقم را هم دریافت می‌کردند.»

او ادامه می‌دهد: «مرحوم فردین برای بعضی از کارهایشان 300 هزار تومان هم دستمزد می‌گرفتند این در حالی بود که بعضی از بازیگران فقط 2 هزار تومان درستمزد داشتند. تهیه‌کننده به این دلیل می‌پذیرفت دستمزد بالایی به فردین بدهد که می‌دانست بسیار بیشتر از این رقم به واسطه اکران فیلم عاید او می‌شود.» قادری در پایان سخنانش می‌گوید: «تهیه‌کنندگان می‌توانند این مسئله را مطرح کنند که دستمزد بالایی به بازیگران ندهند زیرا این مسئله خداپسندانه نیست که فقط یک عضو گروه چنین دستمزدی داشته باشد اما به هر حال بازیگران شناخته شده همواره خواهان دستمزد بالا هستند. کارگردانان نیز به دلیل شرایطی که سینماداران در مورد اکران فیلم‌ها به وجود آورده‌اند نمی‌توانند از بازیگران تازه وارد استفاده کنند، زیرا این روزها میزان شناخته شده بودن بازیگر یکی از معیارهای اکران فیلم است. در این میان باید به دنبال راه حلی منطقی و البته عملی بود.»

...................................................................

این در حالی است که بسیاری معتقدند که بسیاری از تهیه کنندگان و کارگردانان با گرفتن مبالغ هنگفت عده ای را امروزه به درجه سوپراستاری رسانده اند حالا خود شما میدانید که چه بکنید به قول معروف صلاح مملکت خویش را خسروان دانند یا حرف ما را میپذیرید و یا اینکه شما هم گول میخورید و پولی خرج کرده و وقتی برای حضور در کلاسهای بازیگری میگذارید و به هیچ جا هم نمیرسید ...